چای تلخ

ساخت وبلاگ
بالاخره این بلاگفا درست شد داشتم کم کم نا امید میشدم

کلی حرف نگفته داشتم این چند وقت

انگار قسمت بر اینه وقتی اونجایی که درد دل میکنی به مشکل میخوره درد و دلات بیشتر میشه

در هر صورت برگشتم با یه عالمه حرف

چای تلخ...
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : سریال های بعد از ماه رمضان,کنسرت های بعد از ماه رمضان,كنسرت هاي بعد از ماه صفر,سریال های بعد از ماه رمضان 93,سریال های جدید بعد از ماه رمضان,برنامه کنسرت ها بعد از ماه صفر,برنامه کنسرت ها بعد از ماه صفر 93,فیلم های بعد از ماه رمضان,کنسرت های بعد از ماه رمضان 93,برنامه کنسرت ها بعد از ماه رمضان, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

نمیدانم ان روز که خدا داشت خلقم میکرد، چشمهایم را از چه خاکی آفرید که تمام زندگیم به انتظار میگذرد،

نمیدانم موقع خلقت چه با من کرده که باید همیشه چشمانم خیره به نقطه ای باشد و همیشه انتظار بکشم...

حال دلم خوب نیست، غمگینم

این انتظارها خسته ام کرده...

 

چای تلخ...
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : انتظار,انتظارك صعب,انتظار الفرج,انتظارك صعب كلمات,انتظار به انگلیسی,انتظار الفرج عبادة,انتظار الحبيب,انتظار منصور,انتظار اسالنا,انتظارا انتظرت الرب, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 12 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

مثلا برگردم به همان روزها همان وقتها که با سبد قرمز پر از وسایل خاله بازی جلوی در خانه مادربزرگ مینشستم تا از سرکار برگردی همان وقتها که یواشکی با خواهر بزرگه میرفتیم از مغازه آقای کمالی آلوچه میخریدیم و یواشکی میخوردیم و اما باز هم می فهمیدی گور بابای بزرگ شدن و دنیای بزرگی که فقط غمهایت با تو بزرگ میشوند و بغضهایت سنگین تر گور بابای بیست و چندسالگی که نفهمیدی چطور این بیست و خورده ای گذشت و چطور جوانی کردی به قول دختر آقای قاسمی یه روز خوب میاد یه روزی که هممون زیر خاکیم چای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : گور بابای دنیا,گور باباي دنيا,گور بابای دنیا به انگلیسی,گور بابای دنیا از سامان مرادیان, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 22 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

چقدر خوشبختم هنوز اینجا را دارم

چقدر خوشحالم که آشنایی نیست تا بعد از نوشتن یک شعر یا متن پاپیچ شود چرا ناراحتم

چقدر خوب است، بنویسی و کسی نفهمد دردت را

من هنوز هم گریه میکنم

دنیا برای من شده حبس ابد

جایی که باید محکومیتم را بگذرانم

بدون تاریخ

بدون زمان تعیین شده

و هرروز چشن انتظارم تا بگویند تمام شد آزادی... 

چای تلخ...
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : حال دلم خوب نیست,حال دلم خوب نيست,این روزها حال دلم خوب نیست,خدایا حال دلم خوب نیست,شعر حال دلم خوب نیست, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

دو شب پیش بود انگار احساس کردم هرروز دارم بزرگتر میشم

من دختر غر غرو که مدام شکایت میکردم که چرا 

اما حالا دارم بزرگ میشم

اینکه خیلی چیزا برام بی اهمیت شده اینکه یه سری مسائل موقت و گذراست

من دارم بزرگ میشم خدا داره منو بزرگ میکنه برای خودش اما اینکه از پسش بر میام یا نه نمیدونم

سخت میگذره اما میگذره

 

چای تلخ...
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : بلوغ المرام,بلوغ,بلوغ المرام pdf,بلوغ زودرس,بلوغ پسران,بلوغ دختر,بلوغ در پسران,بلوغ عاطفی,بلوغ الولد,بلوغ پسران با عکس, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 10 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

وقتی دلت گرفته، گرفته دیگر این دل گرفتن ها انگار عادت شده می دانی دردش آنجاست که میدانی از چی گرفته اما اگر دهانت را باز کنی تمام ارزشت را از بین برده ای مدام حرفها توی سرت میچرخد، نه تو آدم این معرکه نیستی باید فکری کرد اما انگار دستت به جایی بند نیست مدام حس میکنی دستهایت را بسته اند دهانت را با خاک پر کرده اند و تو هیچ غلطی هم نمی توانی بکنی با گور بابا گفتن هم دلت راضی نمیشود گریه میکنی و دردش آنجاست که این اشک ها هم کاری برایت نمیکنند من مسیحی هستم که هنوز جان در بدن دارم اما مرا به صلیب کشیده اند.... چای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : بی چارگی, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 14 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

در این شب ها که قرآن را روی سر میگیرد،

در این شب ها که الغوث الغوث گویان اشک از چشمانتان میریزد،

در این شب ها که تقدیرها رقم می خورد و دل دل میکنیم تا خیر باشد،

در این شب ها مرا هم دعا کنید...

چای تلخ...
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گنجور,دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند,دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند معنی,دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند تفسیر,دوش ديدم که ملائک در ميخانه زدند,دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند hafezdivan,دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند کچلی,دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند حافظ,شعر دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند,معني دوش ديدم كه ملائك در ميخانه زدند, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 16 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

همین ها کافیست، بوسه های گاه و بیگاهت، غم چشمانت وقتی گریه میکنم، دستهای گرمت وقتی خودم را به خواب میزنم، رقص انگشتانت لا به لای موهایم، اصلا همین ها کافیست، مگر کاری دیگر جز عاشقی داریم، آمده ایم در این دنیا چه کنیم، مگر انسان چیزی به غیر از عشق است؟ مگر این نیست که آدمی عشق است و عشق آدمی؟ همین ها برای من کافیست، همین که هوایی را تنفس میکنم که تو در آن حضور داری، همین که عاشقانه در آغوشت گم میشوم، اصلا همین ها این راه سخت را آسان میکند، اصلا وجودت برایم آیه صبر را معنی می کند... چای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : بسم رب العشق,بسم رب العشق رب العالمین,بسم رب العشق الذی خلق المهدی,شعر بسم رب العشق رب العالمین,دانلود بسم رب العشق,بسم رب عشق, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 13 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

لعنتیه دوست داشتنی من، آنقدر در من رفته ای، آنقدر در قلبم خوش نشین شده ای، آنقدر با تو آمیخته ام که دیگر ابراز عشق هیچکس به چشمانم نمی آید حتی اگر تو آنقدرها هم عاشق نباشی که می دانم هستی باز هم دوستت دارم، مگر می شود عاشق نباشی لعنتی، مگر میتوانی صدای نگران و نگاه نگرانت را وقتی بی رمق روی تخت افتاده ام و درد میکشم پنهان کنی، مگر میتوانی شوخی های بامزه ات را قایم کنی و من نبینم، مگر می توانی بوسه های گرمت را پنهان کنی، لعنتیه دوست داشتنیه من، تمامت برای من است، تمامم برای توست اصلا از اول راه را اشتباهی نشانمان داده بودند، آن موقع که هرکدام در خانه یک چای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : لعنتی دوست داشتنی من, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 11 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40

در ابتدا هیچ نبود سلامی بود و حالت چطور است اصلا همه چیز از همان احوال پرسی ساده شروع شد بی تفاوتی هایت رفته رفته اهمیت پیدا کرد از نبودش غمگین بودی و از حضورش مضطرب وقت برخورد اول نیشت تا بناگوش باز میشد و ته دلت یک جور قلقلک می آمد باز گفتی نه برایم تفاوتی با دیگران ندارد اما باتلاق عشق که تعارف ندارد عزیز من وقتی از صحبتش با دیگری خشمگین شدی وقتی غیبتش نگرانت کرد وقتی با دیدنش آن حال خوش را پیدا کردی تسلیت میگویم که تو هم در این باتلاق گیر افتادی اما دست و پا نزن آرام باش شاید دستی پیدا شد و تو را نجات داد چای تلخ...ادامه مطلب
ما را در سایت چای تلخ دنبال می کنید

برچسب : باتلاق عشق,رمان باتلاق عشق, نویسنده : 4tangnaa3 بازدید : 17 تاريخ : پنجشنبه 8 مهر 1395 ساعت: 0:40